دکترای روابط بین الملل، عضو کادر علمی دانشگاه خاتم النبیین، دیپارتمنت روابط بین الملل
چکیده: (33 مشاهده)
در آغاز قرن بیستویکم، آمریکا با خیزش اقتصادی و نظامی چین مواجه شد؛ کشوری که اکنون رقیب آمریکاست و در آیندهای نزدیک تهدیدی برای تداوم هژمونی این کشور تلقی خواهد شد. هماکنون عواملی نظیر نفوذ اقتصادی این کشور نوظهور در مناطق مختلف جهان و عضویت دائمی و دارا بودن حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل ازیکسو، و حجم وافر بدهیهای مالی و کاهش مستمر نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان، ازسویدیگر، که مواجهه و مقابله مستقیم آمریکا با این کشور را دشوار کرده است، ذهن راهبردشناسان و استراتژیستهای آمریکا را برای مقابله با چین به خود مشغول کرده است تا پیشرفت چالش چین را سد کنند. پرسشی که بهدنبال پاسخ به آن هستیم این است که راهبردهای آمریکا در مقابله با خیزش چین بهعنوان چالشگر هژمونی آمریکا چیست؟ فرضیهای که در این پژوهش به آزمون گذاشته شده این است که قدرتیابی روزافزون چین در نظام بینالملل چالشی برای تداوم هژمونی آمریکا به شمار میآید. یافتههای تحقیق نشان میدهد آمریکا با بهرهگیری از راهبردهای مختلف درصدد است تا از سلطه نظامی چین و فرامنطقهای شدن قدرت آن جلوگیری کند. در این راستا آمریکا ازطریق برقراری روابط گسترده نظامی و متعهدکردن کشورهای پیرامونی چین به خود، استفاده از مناطق چالشزا بهعنوان ابزاری برای فشار بر این کشور، بهرهگیری از سازمانها و نهادهای بینالمللی و منطقهای برای افزایش هزینههای سیاسی و اقتصادی چین برای مهار استفاده میکند. روش تحقیق در این مقاله بهصورت توصیفی-تحلیلی و استفاده و تحلیل دادههاست.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/6/17 | پذیرش: 1403/8/29 | انتشار: 1403/9/30