عضو هیأت علمی دیپارتمنت روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خاتمالنبیین(ص)
چکیده: (42 مشاهده)
امروزه در مورد نقش دین بهویژه اسلام در مناسبات بینالمللی پرسشهای جدی وجود دارد. سخن از حضور دین و اندیشه اسلامی در مسائل سیاسی و بینالمللی سؤالی دیرینه است؛ اما این سؤال هیچگاه همانند زمانه حاضر با جدیت مورد توجه قرار نگرفته است. انقلاب اسلامی ایران و تأثیرات آن بر نظام بینالملل، حادثه یازده سپتامبر، گسترش گفتمان مقاومت در جهان اسلام و گسترش نقش تأثیرگذار اندیشه اسلامی در مناسبات بینالمللی، نقش گفتمان اسلامی در روابط بینالملل را بیش از هر زمان دیگر برجسته کرده است. داعیه حضور دین اسلام در مناسبات بینالمللی، اکنون پرسش از امکان یا امتناع نظریه اسلامی در حوزه روابط بینالملل را بهگونهای جدی مطرح نمود. ماهیت غربی نظریههای روابط بینالملل، نادیده گرفتن نقش دین بهویژه گفتمان اسلامی در روابط بینالملل، ضرورت بازنگری در نظریههای موجود و تلاش برای نظریهپردازی اسلامی در عرصه روابط بینالملل را بیش از هر زمانی آشکار کرد؛ درحالیکه برخی از نویسندگان سخن از پیریزی و تأسیس نظریه اسلامی روابط بینالملل را مطرح مینمایند، عدهای دیگر اصل امکان این تلاش را با شک و تردید روبهرو میکنند.
سؤال از مبانی فرانظری، نظریه اسلامی روابط بینالملل پرسش اصلی این نوشتار است. در پاسخ به این پرسش نوشتار حاضر تلاش میکند تا با استفاده از روش اکتشافی، مبانی فرانظری نظریه اسلامی روابط بینالملل را ضمن سه اصل هستی شناختی، معرفتشناختی و روششناختی توضیح دهد. به باور نویسنده، اصل اباحه و جواز اولیه (هستیشناسی) اصل جامعیت شریعت اسلامی(معرفتشناسی) اصل اجتهاد و تفریع مسائل جزئی بر اصول کلی اسلامی(روششناسی) از مهمترین مبانی فرانظری، نظریه اسلامی است که جهت نظریهپردازی اسلامی در عرصه بینالمللی میتواند ممد و مفید واقع شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي