عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خاتمالنبیین(ص)- شعبه غزنی
چکیده: (42 مشاهده)
یکی از موضوعات بنیادی دارای نقش اساسی در حوزه تعاملات بینالملل، اصل همزیستی و زندگی بر محور مدارا است. این اصل بر شکلگیری منظومههای فکری و روابط انسانی اثرگذار است. با توجه به اهمیت همزیستی مسالمتآمیز و نقش کلیدی آن در تعاملات انسانی، این پرسش مطرح میگردد که آیا بر اساس منظومه فکری و اندیشه اسلامی میتوان زندگی مسالمتآمیز را بهعنوان یک قاعده و راهبرد در جوامع غیر اسلامی برخوردار از زیرساختهای فکری و الگوهای متفاوت اجتماعی و فرهنگی، پذیرفت؟ این نوشته در قالب یک پژوهش تحلیلی و با استفاده از روش کیفی، این فرضیه را با بهرهگیری از بایستههای دینی بررسی مینماید که همزیستی مسالمتآمیز در تفکر اسلامی دارای اصالت بوده و تسری آن در حوزه مناسبات انسانی و بینالمللی و عمدتاً غیر مسلمان، با نگاه ایجاد تعاون و وفاق بینالمللی و بسترسازی برای الفت و نظم جهانی، موجب پیشبرد اهداف و دستیابی به منافع ملی و اسلامی میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي